هو الاول و الآخر
« خدایا ! اى آخرین مقصد آرزوها
اى كسى كه نعمتهایش را به بهانه مىدهد نه به بها ؛
اى كسى كه عطاهایش را به كدورت منت نمى آلاید
و اى كسى كه روى به او توان آورد، و از او روى بر نتوان تافت.
خدایا ! به من تقوای ستیز بیاموز تا در انبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم.
خدایا! مگذار که آزادی ام اسیر پسند عوام گردد
که دینم در پس وجهه ی دینیم دفن شود
که آنچه را حق می دانم بخاطر اینکه بد می دانند کتمان کنم...
خدایا ! در روح من اختلاف در انسانیت را با اختلاف در فکر و اختلاف در رابطه با هم میامیز ، آنچنان که نتوانم این سه اقنوم جدا از هم را باز شناسم.
خدایا مرا از این فاجعه پلید مصلحت پرستی که چون همه گیر شده وقاحتش از یاد رفته و بیماری ای شده که از فرط عمومیتش هر که از آن سالم مانده بیمار می نماید ، مصون بدار تا به رعایت مصلحت حقیقت را ذبح شرعی نکنم .
پروردگارا! ارامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم
قدرتی ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم
و بینشی ده تا بفهمم تفاوت این دو را
ای مخاطب آشنای دردهای نگفتنی!
اگر بنا است بسوزیم طاقتمان ده و اگر بنا است بسازیم قدرتمان ده ... »
:: موضوعات مرتبط: دعا و نیایش، ،
:: برچسبها: نیایش,